Monday, March 12, 2012

20 اشتباه در aqidah عمل

20 اشتباه در aqidah عمل
این یک خطای اساسی در جامعه مسلمان، امروز است. آنها دوباره پر کردن (لا اله إلا الله) تنها در دهان بدون تحقق، که وحدت حکم نیاز به مسائل دیگر.


 
از جمله مسائل مورد نیاز نفس و ithbat را. Nafi معنی بود که گفتند این وحدت باید از همه اشکال peribadaatan به غیر از خدا دور است.

 
معنای Ithbat قرار است تمام اشکال عبادت به خدا به تنهایی، هیچ کس را شریک او.

 
نکته این است که فقط برای تصفیه از دین خدا و Kufr (انکار) به خدا، در وجود دیگران.
بر اساس کلام خدا: و قطعا ما رسولان فرستاده شده به هر کشور (اعلام)، عبادت خدا (به تنهایی)، و آن اجتناب taghout. "(نحل-36) به لذا melafazkan جمله این وحدت باید وجود داشته باشد. پیامد هایی است که باید رعایت شود این است که یکتایی و یگانگی خداوند اطاعت و تسلیم در برابر دستورات او و mejauhi اجرای ممنوعیت، ممنوعیت همراه است.

 
نه فقط به عبادت خداوند متعال به تنهایی بدون اینکه توسط انکار از taghout همراه.


مؤمنان در آخرت خدا
ایمان مؤمنان به خدا را با چشم خود من در زندگی پس از مرگ، از جمله یک شکل ایمان به خدا، کتاب و رسولان خود را ببینید.
آنها آن را به وضوح ببینید، مثل دیدن خورشید پاک کردن است، نه در همه درگیر با ابر است. ماه را در شب ماه کامل را ببینید، بدون ازدحام بیش از حد دوست دارم.

 
به طور مشابه، شیخ الاسلام ابن تیمیه rahimahullah توضیح Aqeedah آل ​​آل Wasithiyah. و این anhum توافق Salafush صالح Allaah. امام ابن ابی القاعده-Izz است، حنفی، مفسران کتاب Aqeedah Thahawiyah، تایید کرد که او توضیح داد: مؤمنان پروردگار خود در زندگی پس از مرگ را دیدم، تا شده توسط دوستان، tabi'in، و کشیش های مسلمانان که آنها را در روحانیت دینی شناخته شده بود اعلام کرد.

 
به طور مشابه، حدیث کارشناسان و کارشناس گروه که ادعا می شود کارشناسان کلام سنت وال Jama'ah.

 
چرا؟ شیخ صالح بن Fauzan آل Fauzan، یک روحانی ارشد در عربستان سعودی، توضیح می دهد: "خدا Subhanahu WA Ta'ala آن را در کتاب خود، در قرآن کریم آل موعظه است. به همین ترتیب، حضرت sallallaahu alaihi WA sallam نیز اعلام کرد در سنت. هر کس این حادثه را باور ندارد، به این معنی که او خدا را به دروغ گرفته، کتابها و رسولان او. برای کسانی که به خدا اعتقاد دارند، آثار خود را و رسولان او، خواهد بود وفادار نیز که موعظه ".


درک الاول آل، پایان آل، Azh ظاهر و Bathin آل
باور نامها و صفات خداوند است یکی از ارکان مهم ایمان به خدا که دارای 4 ستون، یعنی: ایمان در توسعه خدا، ایمان در rububiyah خدا، ایمان در خدا و ایمان Uluhiyah اسما 'خواص WA (نام و خواص خدا).

 
آیا کسی که میخواهد خدا را پرستش اما نام ها و صفات او را نمی دانم تصور کنم.او می تواند در یک خطای مهلک است که می تواند منجر به حوادث در جهان و آخرت گرفتار شده است.

 
در یک حداقل، نمی تواند کامل در عبادت است. به عنوان مثال، یک فرد با خودش فکر کرد که خدا پدر است. هنگامی که او را به نام پدر به نام خدا تماس خود را برآورده نمی کند، چرا که پدرش یک تماس به او. و آن را kufr.
مثال دیگر، کسی که فکر می کردم اگر خدا یک عمل خاص برخوردار است. برای مثال، اقدامات در نظر گرفته شده سازمان ملل متحد از اسلام، حتی اگر هیچ نمونه ای از حضرت sallallaahu alaihi WA sallam و یا همراهان خود را. واضح است که عمل نفرت و شر. از آنجا که sallallaahu پیامبر 'alaihi WA sallam گفت: همانا، بهترین از هر دو واژه کتاب خدا و بهترین هدایت است که هدایت از Rasulullah ص است، در حالی که مورد بد است ماده که diada یک مذهب جدید اختراع .. و به همین ترتیب.


چرا به خدا نزدیک تر؟

در واقع، بسیاری از مردم در حال حاضر کسی به خدا نزدیک در آن زمان بود مچاله سنگین شرایطی مانند بلایای طبیعی و دیگران. بیشتر دقیقا مخالف نافرمانی او قادر متعال است. آنها از خدا کمک بخواهید، اما در عوض به دنبال راه حل های جایگزین است که دقیقا به ارمغان می آورد خشم خود را ندارد.

 
از قضا، این است که برخی از مسلمانان از امروز در عصر مدرن زندگی می کنند انجام می شود. حال کافران از جهل در عربستان در گذشته هنگامی که با وضعیت مخاطره آمیز که زندگی به نظر می رسید که در حصار باشد روبه رو، آنها بلافاصله به خدا پناه با از خود گذشتگی صادقانه به دنبال پاک و تنها به او.
خدا Subhanahu WA Ta'ala می گوید: و هنگامی که سوار کشتی آنها را به خدا دعا برای پاک keta'atan به او: پس از آن زمانی که او آنها را موجب صرفه جویی را به زمین، آنها را ناگهان (دوباره) allying (خدا) است.

 
کسانی که با یک بازگشت صادقانه به خداوند در زمان شرایط خطرناک، هر چند آنها در kemusyrikannya پس از عاری از مشکل بازگشت. اما بسیاری از مردم در حال حاضر، هر چند تحت ستم شرایطی که دشوار است، حتی مرگ تهدید شده است، اگر باور نمی که خدا تنها مراجعه قدرت آزاد کردن فرد از مشکل است
او گفت: این ممنوعیت .. اگر ...

درباره کلمه "اگر" در نظر گرفته شده به موعظه، پس از این باید مشخص شود. اگر این خبر مطابق با واقعیت گزارش درست باشد، پس چرا که نه. با این حال، اگر این واژه به معنای نسبت به چه علت تکیه می کنم، سپس در مورد این سه شرایط وجود دارد:

 
هنگامی که با هیچ تاثیر هر چیزی مبهم، مانند گفت: "اگر آن را برای شهردار نبود چنین و چنان، آن را به این راه اتفاق نمی افتد". کلماتی مانند اکبر شانه خالی (ماژور شانه خالی کردن از)، چرا که با این کلمات، او معتقد است که متولی است که توانایی به انجام این کار و به همین ترتیب در طبیعت است، حتی اگر او مرده است.

 
با تکیه به علت حق است، توسط syar'i و یا تجربی تعیین است. بنابراین از آن مجاز است، هیچ دلیلی برای باور بود که اثر فوری و فراموش کردن نه علت اصلی، یعنی خدا. شواهد گفته sallallaahu پیامبر 'alaihi WA sallam در مورد عموی خود (ابو طالب)، او sallallaahu' alaihi WA sallam گفت: "اگر آن را برای من نمی بود، سپس او (ابو طالب) باید در پوسته جهنم باشد".
با تکیه به علت واقعی است، اما معلوم نیست چرا این ارتباط، چه به صورت تجربی و یا در syar'i. این خدمات عبارتند از جزئی شانه خالی کردن است. به عنوان مثال، گردنبند که طلسم در نظر گرفته شده است، و اگر گردنبند گفته می شود قادر به جلوگیری از تاثیر چشم بد (a'in) و مانند آن.
چنین عزم و اراده است که به همین دلیل است که توسط خدا به عنوان دلیلی برای آن مقرر، پس به نظر او اتحاد با خدا در ایجاد علت است.
رسول وظیفه و منحصر به فرد

شاهد ورود اثبات انسان بودن است. "(به یاد داشته باشید) (هنگامی که) ما در هر کشور مطرح گواه بر آنها از خودشان، و ما شما را (محمد) گواه بر تمام بشریت است.

 
و ما به تو نازل کتاب (در قرآن) برای توضیح همه چیز، و هدایت و رحمت برای کسانی که تسلیم.

 
و به این ترتیب (همچنین) ما را ساخته اند (مسلمانان)، امت و گزینه هایی که شما ممکن است شاهد به مردان (عمل) و رسول (محمد) به شاهد (عمل) شما است. امام ابو Muqadimah در کتاب خود، قاسم آل Ashbahani آمده است: «ستایش از آن خداست است که نشان دادن نشانه ای از حقیقت و توضیح داد، و این امر موجب به مذهبی Mahaj داده و سپس آن را توضیح دهید.

 
او که نشان داده است قرآن و اثبات کامل در دسترس او و محمد به عنوان رسول فرستاده است، به طوری قطع تمام دلایل (udzur). سپس رسول خدا منتقل، صادقانه و جهاد، و برای توضیح به مردم این راه را (حقیقت). شریعت نیز به آنها انتقال، به طوری که آنها اعلام نشده "به ما دادن بشارت (بشیر) و هشدار (nadzir) نمی آمد." برخی از وظیفه مهم پیامبران و رسولان.


ارشاد تنها Subhanahu خدا وا Ta'ala صاحب
در کتاب Fathul مجید، شیخ عبدالرحمن بن خاکستر، شیخ حسن ALU به نقل از سخنان ابن Katheer، Allaah ممکن است داشته باشند رحمت در تفسیر این آیه: "خدا Subhanahu WA Ta'ala گفت: به رسولان او بنگر، تو، ای محمد، نه خواهد بود قادر به را هدایت به فرد آنها شما را دوست دارم ، 'است که (برای هدایت یا دستورالعمل) که هیچ یک از کسب و کار شما.

 
با این حال، وظیفه خود را تنها به انتقال، و خدا هدایت بخواهد. او فرزانگی خاص و عمیقی است که بروید و در برابر ضرب و شتم بوده است.\

 
این است که مطابق با محتوای از کلمه Allaah که به معنی: "این وظیفه شما نیست که آنها را هدایت، اما به خدا می دهد هدایت (دادن taufiq) به چه کسی را بخواهد.(آل Baqarah: 272). بنابراین کلمه است: و اکثر مردم نمی خواهد باور حتی اگر شما واقعا آن را می خواهم. (یوسف: 103) ".

 
در شرح کتاب Tamhid لی Kitabit Tauhid، عبد شیخ صالح بن شیخ عزیز ALU خاکستر گفت:: alaihi WA sallam taufik ارشاد داده شده توسط رسول خدا Shllallahu متعلق به اینجا راهنمایی، الهام بخش و کمک های ویژه. این راهنمایی است که توسط دانشمندان به عنوان هدایت در الهام taufiq وال می گویند.یعنی، ل خدا در قلب بنده به طور خاص برای راحتی دریافت دستورالعمل


Kekalkah عذاب در جهنم؟

به عنوان Safarini. پس از وی با اشاره به برخی از آیات که توصیف ابدی عذاب جهنم، مرگ و کشتار ذکر حدیث، او گفت، "آیات و احادیث معتبر ما ذکر کرده اند، واضح است مردم ابدی با ابدی بهشت ​​و جهنم تا ابد است.
با لذت ابدی بهشت ​​و جهنم تا ابد با siksanya دردناک است. وجود داشته است ijma Ahlus سنت وال Jama'ah به آن است. آنها اجماع، که مجازات کافران را قطع نمی شود، به عنوان لذت بردن از مردم بهشت ​​را قطع نمی شود. " شیخ الاسلام ابن تیمیه Allaah رحمت می گویند، "سلف از این مردم، کشیش ها، و تمام سنت Ahlus وال Jama'ah توافق کرده اند، که برخی از موجودات است که نمی خواهد نابود وجود دارد، در تمام ویران نمی شود. مثل بهشت، جهنم، ارش، و دیگران. "شیخ الاسلام همچنین گفت: "اعضای دین اسلام می گویند، بهشت ​​و جهنم هیچ پایانی وجود دارد. هر دو پیوسته ابدی. به همین ترتیب مردم بهشت، همواره در بهشت، از آن لذت ببرید. و ساکنان در آتش جهنم شکنجه. این پایان نیست. "

آیا جهنم ابدی است؟
بپرسم که چگونه برای اصلاح این مشکل توجه به Aqeedah Ahlus سنت وال Jama'ah. آیا این درست است در که جهنم Allaah، ابدی نیست؟ اگر درست است، پس چه تفاوتی است میان مسلمانان با بت پرست که هر دو به بیرون رفتن و یا می شود از جهنم Allaah آزاد است.
اگر درست است پس از آن کافران هنوز هم به کفر را انتخاب کنید، مردم هنوز هم به کافران kemusyrikannya را انتخاب کنید، اسلام نمی خواهد برود چون من نیز هست و یا می شود از جهنم Allaah آزاد است.
آیا این درست است کلمات ابن Qayyim که دانشمندان اجماع یا توافق کردند به جهنم ابدی Allaah؟ در مورد ماهیت واقعی این مشکل چه؟ آیا ابن نه القاعده Qayyim به سنت ahlus دانشمند بزرگ بود. چرا می تواند افکار مختلف Ahlus سنت زائران وال aqidah تا آنجا که من می دانم می گویند که مجازات ابدی جهنم ابدی را برای کافران، منافقان، مشرکان، و شیطان و شیاطین است. سوال من که سردبیران نمی توانید پاسخ را از طریق موضوع پرسش، و یا اگر شما نیاز به بحث در مورد آن به طور خاص برای تردید و از دست دادن همه نوع سردرگمی در مورد این موضوع.


آل-Ghaniyyu،، خدا غنی است
خداوند متعال با ذات او که ثروت مطلق و کامل از همه طرف ها و نظرات به دلیل کمال ذات او و صفات او عدم از هر جهت و نه حتی لمس میشوند، وقف است.

 
این است که به جز خداوند متعال امکان پذیر نمی باشد که غنی است و به دلیل ماهیت. ماها غنی (ثروتمند) در ذات او هستند. به عنوان خالق، خداوند متعال مقام معظم دهنده معاش، و همه مهربان است، و کسی که عطا خوبی، خداوند متعال عالی نیز غنی است، همه موجودات را از هر طرف لازم نیست.

 
مخلوقاتش قرار بود به او را در هر شرایطی نیاز دارند. آنها نمی توانند رد غلیان احساسات تنظیمات مهربانی، بخشندگی و سخاوت، و مراقبت، هر دو عام و خاص در یک لحظه چند. در میان ثروت از کمال او در فرم:
در واقع وزارت خزانه داری کل آسمان و زمین در دست او است، و سخاوت خود را به موجودات بیرون می آیند به طور مداوم در طول شب و روز، و دست خود را همیشه در هر زمان به من بدهید.


Rabb، ماها Rububiyyah به

به Ar-Rabbu به معنای Murabbi (سرپرستان، متولیان، و معلمان) در سراسر جهان، با ایجاد آنها، ارائه انواع تجهیزات برای آنها و ارائه انواع لذت بزرگ برای کسانی که ترجیح می دهند زمانی که آن را می شود از دست داده، سپس از آن است که بعید است آنها می تواند زنده بماند.

 
بنابراین، هر آنچه که به نفع آنها کنید، چیزی جز از خدا. در همین حال tarbiyah (نگهداری و آموزش و پرورش) خداوند به مخلوقاتش از دو نوع، به یعنی tarbiyah tarbiyah عام و خاص هستند. Tarbiyah به طور کلی، شکل گیری و نگهداری از طرف خدا به مخلوقاتش انجام می شود، با ایجاد، ارائه موفق باشید، و راهنمای آنها (از جمله هدایت غریزه، قلم.) که به همه منافع جدی برای آنها به بقا در جهان است.
در حالی که tarbiyah خاص است، tarbiyah به طور خاص به مقدسان او داده می شود. خدا پرورش و نگهداری mentarbiyah خود را با ایمان. Taufiq آن را به آنها به این باور است. آنها کمال روزافزون از خود و از همه بلوک ها و موانعی که ممکن است آنها را از ایمان جلوگیری از خلاص شدن از شر. بنابراین، در اصل، خاص خدا tarbiyah tarbiyah در taufik به همه خوب است و در نگهداری از همه شر.


اسرار پشت به نام خدا، AS-سلام

معنی به عنوان سلام در سلام علیکم به عنوان Salamu '، دو وجود دارد. اول، (امیدوارم) به نام نعمت خدا ریخت و به عنوان سلام به شما. بنابراین، آن را مجاز نمی باشد به بازیگران درود به کسانی که از میان اهل کتاب کافر شدند.
از آنجا که به عنوان سلام یکی از نام خدا Subhanahu WA Ta'ala است.بنابراین، باید در مقابل این نعمت برای بت پرست به نام خدا Subhanahu WA Ta'ala بپرسید. دوم، ایمنی اعمال می شود سلام. هر دو مفهوم به همان اندازه درست است. است که، هر کس که در دعا به خدا Subhanahu WA Ta'ala با نام خوب خود، برای او در هر درخواست و bertawassul به او به نام خدا مطابق با درخواست خود خواسته است.

 
اگر این روشن است، و سپس وقتی که کسی برای نجات (AS-Salaamah) است که بخش مهمی از زندگی اش را می پرسد، او به نام به نام خدا "سلام". بنابراین، گفت: به عنوان علیکم Salamu عبارتند از نام خدا، به عنوان سلام، و نجات او التماس. اگر این روشن است، و سپس باز حجاب عقل (مخفی) با توجه به تلفظ یک مسلمان با مسلمانان دیدار کرد، نه با نماز و یا سخنرانی های دیگر.

 
از آنجا که، هر نژاد تبریک خود را، مانند "صبح به خیر"، "ممکن است شما را به زندگی طولانی، و دیگران. سپس، خداوند Subhanahu WA Ta'ala به مسلمانان mensyariatkan در میان تبریک خود گفت: "به عنوان salâmu'alaikum".


سرنوشت ایمان به ارمغان می آورد موفقیت به دنیا - آخرت
دو اردوگاه افراطی خلاف جهت وجود دارد و به همان اندازه گمراه کننده در این مورد هستند. یک جناح مقاومت در برابر سرنوشت. آنها Qadariyah و Mu'tazilah و پیروان او است. در حالی که جناح دیگر به سرنوشت اشتباه تنظیم شده است. آنها Jabriyah گروه و پیروان او است. گروه های که در وسط دو طرف است که گروه درست.

 
این گروه گروه اصلی از مسلمانان که درک سرنوشت و mengimaninya متناسب است، با توجه به قانون است، قرآن و سنت که توسط Salafush صالح درک است. اعتقاد به سرنوشت، خوب یا بد، واجب است، دلیل آن است که یکی از شش رکن ایمان است.


بسیار طعنه آمیز است اگر کسی به خدا Subhanahu WA Ta'ala معتقد است، اما او شک و تردید حتی نقض در برابر سرنوشت، هر چند کل نیست.

 
کسی که در سرنوشت اعتقاد ندارند و انکار آن، پس او کافر شدند. در رابطه با مورد محرومیت از این سرنوشت، یحیی بن Ya'mar، tabi'i به گفتن در گزارش خود به anhu عبدالله بن عمر در مورد القاعده Ma'bad Juhani، یک شخصیت که برای اولین بار ساکنان بصره در Mu'tazilah رد سرنوشت کشیده است. سپس anhu عبدالله بن عمر گفت: "اگر این مردم شما را ملاقات کند، به آنها بگویید که من از کلاس خود را بی گناه بود و آنها از golonganku جدا".

ترجمه به معنی خدا Azza وا نام Jalla آل کریم
آل کریم نجیب است در هر رابطه، بسیار دادن و مهربانی، خواه درخواست یا نه.

 
نام عبدالکریم نشان داد، کمال شکوه خداوند متعال در طبیعت و ماده، و همه doings خود را. شیخ الاسلام ابن تیمیه Allaah رحمت گفت، "به نام خدا القاعده کریم شامل معنای بخشندگی و سخاوت، و نیز به معنی از جلال و عظمت، و همچنین نرمی قابل توجه و محبت فراهم می کند".

 
ابن امام Rahimahullah القاعده Qayyim گفت: "در سطح جهانی، به معنای از عبدالکریم است که دوست دارد را به مقدار زیادی خوب با بسیار ساده و آسان است. حریف او، فرد ناشی از خست است که بسیار دشوار است و به ندرت صرف محبت" است.

 
از جمله معانی کریم، خداوند متعال به خوبی برای همه موجودات بدون تعهد است که آنها باید انجام دهند. همه خوبی خداوند متعال به موجود صرفا برای رحمت او به موجودات است. پس از آن، به عنوان karom (آینه) ماهیت خود را، خداوند متعال را ببخش چیزی است که باید به حق از او باقی مانده است. خداوند متعال گناهان بندگان بی مبالات در عمل به تعهدات به خدا که ببخشد. از آنجا که به نام خداوند کریم دست در دست با نام خدا 'Afuww (با عرض پوزش دهنده)،


تماس با گفتگوی بورسی نام خدا، قرآن و پیامبر
ما را دیده اند، هرگز از کارشناسان از جمله خواندن قرآن، مردم آن عبارتند از: اتساع معده، کلامی و دروغ بیشتر بزدلانه در جنگ "است که اشاره به حضرت sallallaahu alaihi WA sallam و همراهانش که کارشناسان خواندن قرآن،Video Blog ویدئو بلاگ بن مالک به او گفت: "چه مزخرف به شما می گویند در واقع شما یک منافق مطمئنا حضرت sallallaahu (ص) بگویم. alaihi WA sallam. Video Blog ویدئو بلاگ رفت و به حضرت sallallaahu alaihi WA sallam او مطلع است.


 
اما قبل از او وارد شده است، وحی را از خدا به او کاهش یافته است. وقتی که مرد آمد حضرت sallallaahu alaihi WA sallam، او را از محل آن و شتر سواری منتقل شده است. سپس او به پیامبر گفت: "رسول خدا! در واقع ما فقط bersenda خشن پچ پچ و صحبت به عنوان افرادی که در حال سفر در یک راه طولانی برای پر کردن زمان در راه ما ". ابن عمر گفت: "من فکر می کنم من تو را دیدم او را با نگه داشتن کمربند شتر مسنجر زین از sallam WA Allaah 'alaihi، به در حالی که پا های خود را تلو تلو خوردن سنگ کرد و گفت:

 
"در واقع ما فقط شوخی شد bersenda و پخش آن". سپس حضرت sallallaahu alaihi WA sallam به او گفت: "خانه خدا، آیات و رسولش شما همیشه شوخی؟"


طبیعت فراموش شده امام خاکستر شفیعی و امام چهار شباهت Aqidah
ما تعدادی از مردم که از از ادعا bermadzhab امام مالک در furu مشکل »، اما او از مدارس را متوجه نمی شوید مگر اینکه آن را در نماز نمی خورده.menyelisihi aqeedah امام مالک و سنی سلفی است. همچنین ما متوجه شدیم که علاوه بر ادعای خود را به خاکستر شفیعی madhhab بالاتر از امام در furu مشکل »، و هیچ درک درستی از مشکل به مگر madzhabnya wudoo برای لمس یک زن.
و اگر همسر خود را به طور تصادفی دست زدن به هر چند، او خیلی عصبانی بود او به عنوان فریاد زد: "واقعا به شما من، wudoo '، زن O" است. وقتی که امام خاکستر، شفیعی است خواسته، نام او و نام پدرش چه است، مطمئنا برخی از آنها می تواند یک جواب به شما را نه، و او بود شخصیت می دانم که نیست. در چند باور، Aqeedah menyelisihi امام خاکستر، شفیعی، و furu مشکل او را از او نمی دانم به جز تعداد بسیار کمی از مدارس.
معنی از کیش

بحث من به همه شما، در مورد اولین رکن از ارکان اسلام، بزرگترین رکن از ارکان اسلام پنج است. ایمان یکی نمی باشد درست است، اما با او.
هر کسی اتفاق نمی افتد، پس، او یک مسلمان است. و هر کس لغو شود، خدا ناکرده بهشت ​​برای او، خانه اش جهنم است، و مردم از ستمکاران یاور نیست.

 
ستون اول اسلام هستند shahada Laa ilaaa illa خدا و محمد رسول خدا است.این tayyibah جمله (خوب) است، که در وزن سنگین تر از تمام آسمانها و زمین است. این جمله باز کردن (کلید) از اسلام است.

 
ما به آموزش فرزندان ما، برای اولین بار او گفت، و lafazh-lafazhnya حذفی شنوایی شنوایی آنها را اولین بار او را از شکم مادرش افتاد. ما همچنین آن را به مردم یاد می دهد که در میان ما در زمان مرگ نفس می میرند.

 
ما همچنان به راه رفتن بر روی آن، آن را می بندیم با عواقب آن، بنابراین ما در روز قیامت نجات داد. همه ما حفظ، هر دو عرب و غیر عرب، سفید پوستان و سیاه پوستان، بی سواد و عالم '. همه ما می دانیم عبارت.

نظر شفیعی امام درباره وحدت
امام ابن-Qayyim را گفت: در اختری همراه کتاب خود را "القاعده Juyusy، سابقه امام شفیعی، که او گفت:" صحبت از دسته من سنت، shahib-shahib (دانش آموزان)، و همچنین کارشناسان حدیث من را ببینید و علم خود، مانند Sufyan، مالک، و دیگران را من iqrar شهادت داد که در حالی که است که بدون خدا اما Allakh وجود دارد، و محمد است رسول خدا، و شاهد خرس که خداوند است که بالای تخت "در آسمان، و نزدیک به مخلوقاتش، آن را به اراده خدا، و خدا پایین آمد به نزدیک ترین آسمان هر زمان که خدا بخواهد. "
امام ADH-Dzahabi از-Muzani نقل شده است، گفت: «اگر هر یک بخار مسئله مربوط به مشکلات موجود در توحید در قلب من، پس از آن است که شفیعی امام است."
ممنوعیت علیه امام مالک و کلام به بحث علم و دین
امام ابن، عبد است، نوار را از عبدالله بن Mus'ab بن AZ-Zubairi روایت، او گفت، امام مالک یک بار گفت: "من نمی کلام علم در مورد دین را دوست دارم نیست، مردم این کشور آیا او را می خواهم نه، و منع از آن، مانند آن است که به نظر Jahm بن صفوان ، مشکل از قدر و غیره.
آنها دوست ندارند کلام جز در موسسه خیریه موجود. همانطور که برای کلام در دین، برای من بهتر است به چیزی. به خاطر چیزهایی که فوق. امام ابو Nu'aim همچنین از عبدالله بن Nafi روایت، او گفت، من شنیدم امام مالک گفت: "اگر هر کسی از همه گناهان، بلکه تبدیل به طاغوت بعد از آن او شکستن دور از ارتداد از ارتداد، علم کلام، او رفتن به بهشت ​​است. "

منبع: http://almanhaj.or.id

No comments:

Post a Comment